فکر ميکردم چقدر سخته اجرای تصميماتم. که چقدر گوسفندم و چقدر کرم دارم.
چقدر بی هدف شدم و چقدر از تنهايی خسته ام. آروم و قرار ندارم و تعادل ندارم.
يک رو تصميم ميگيرم کاری رو انجام بدم و روز بعد نظرم عوض ميشه.
کارهام رو به آينده محول ميکنم. درست و حسابی کار نميکنم و فکرم آزاد نيست.
ميترسم از اينکه کاری رو بکنم که صحيح نيست. سر اون زن مستقل محکم استوار چی اومده؟
چقدر بی هدف شدم و چقدر از تنهايی خسته ام. آروم و قرار ندارم و تعادل ندارم.
يک رو تصميم ميگيرم کاری رو انجام بدم و روز بعد نظرم عوض ميشه.
کارهام رو به آينده محول ميکنم. درست و حسابی کار نميکنم و فکرم آزاد نيست.
ميترسم از اينکه کاری رو بکنم که صحيح نيست. سر اون زن مستقل محکم استوار چی اومده؟