Friday, August 18, 2006

فکر ميکردم چقدر سخته اجرای تصميماتم. که چقدر گوسفندم و چقدر کرم دارم.
چقدر بی هدف شدم و چقدر از تنهايی خسته ام. آروم و قرار ندارم و تعادل ندارم.
يک رو تصميم ميگيرم کاری رو انجام بدم و روز بعد نظرم عوض ميشه.
کارهام رو به آينده محول ميکنم. درست و حسابی کار نميکنم و فکرم آزاد نيست.
ميترسم از اينکه کاری رو بکنم که صحيح نيست. سر اون زن مستقل محکم استوار چی اومده؟

February 2006
March 2006
April 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
November 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
July 2007
August 2007
October 2007
December 2007
March 2008
October 2008
December 2010
September 2011
Old achive
Designed by Ardaviraf