مدتهاست که به این نتیجه رسیدم دنیای دیگه ای هم به غیر از این اینترنت وجود داره. همون دنیای واقعی روزمره. کمتر میرم سراغ وبلاگ ها. وبلاگ خودم رو هم نه آپدیت میکنم نه نگاهی بهش میاندازم.
حقیقت اینه که توی این اینترنت چیزهای مفید دیگه ای هم پیدا میشه. وبلاگ برای من اتصالی به وطن و زبان مادریم بود و دوستیهای با ارزشی رو بهم داد که از هیچ چیزی برای نگه داشتنش دریغ نمیکنم.
سایتم رو به زودی راه میاندازم. سالن هم تعمیراتش تموم شد و قشنگ تر از هر استودیو یا سالن دیگه ای شده. فقط گاهی اوقات نبود کمی از آهنگ های بودا بار در فضای سالن احساس میشه که خوب کاریش نمیشه کرد. چند نفر از نسل های مختلف با سلیقه های مختلف کار میکنند و سلیقه موسیقی شان متفاوت هست.
همه چی آنقدر زود میگذره که به پای گذر زمان نمیرسم. اصلا انگار زمان مسابقه گذاشته باهام. چشم به هم بگذارم کریسمس رسیده و سال تموم شده.
هنوز هم وقتی تلفن میکنم ایران و گاهی با خاله ها صحبت میکنم و مامان.. یک چیزهایی واسه اعصاب خورد کردن وجود داره. زدم به رگ بی خیالی و تو یک دنیای دیگه سیر میکنم.
از همون دنیا ها که به برداشت دوست و فامیل تو ایران من رو از وقتی پام به اروپا رسید عوض کرده.
حقیقت اینه که توی این اینترنت چیزهای مفید دیگه ای هم پیدا میشه. وبلاگ برای من اتصالی به وطن و زبان مادریم بود و دوستیهای با ارزشی رو بهم داد که از هیچ چیزی برای نگه داشتنش دریغ نمیکنم.
سایتم رو به زودی راه میاندازم. سالن هم تعمیراتش تموم شد و قشنگ تر از هر استودیو یا سالن دیگه ای شده. فقط گاهی اوقات نبود کمی از آهنگ های بودا بار در فضای سالن احساس میشه که خوب کاریش نمیشه کرد. چند نفر از نسل های مختلف با سلیقه های مختلف کار میکنند و سلیقه موسیقی شان متفاوت هست.
همه چی آنقدر زود میگذره که به پای گذر زمان نمیرسم. اصلا انگار زمان مسابقه گذاشته باهام. چشم به هم بگذارم کریسمس رسیده و سال تموم شده.
هنوز هم وقتی تلفن میکنم ایران و گاهی با خاله ها صحبت میکنم و مامان.. یک چیزهایی واسه اعصاب خورد کردن وجود داره. زدم به رگ بی خیالی و تو یک دنیای دیگه سیر میکنم.
از همون دنیا ها که به برداشت دوست و فامیل تو ایران من رو از وقتی پام به اروپا رسید عوض کرده.