ما امروز میریم کشتی سواری. کشتی با برنامه ایرانی و فقط مهمان های ایرانی به مناسبت سال نو.
من و دوستم و دوستام و دوستاشون و دوستان اونها و .... خلاصه اکثر ایرانی هایی که میشناسم میان.
کشتی ساعت هفت عصر حرکت میکنه و من شب کار بودم و هنوز هم سر کارم. حول و هوش ساعت یازده ظهر میرم خونه و آماده میشم. غذا هم با خومون درست میکنیم و میبریم. کلی ایرانی بازی. چاره ای نیست زندگی دانشجویی رو باید باهاش ساخت.
تازه من بدتر از اون باید کتاب دفترم رو هم ببرم و از اونجایی که کشتی فردا شش عصر برمیگرده اگه فرصتی یک ساعته پیدا کردم بشینم بخونم.
همه اونهایی که قصد مهاجرت دارن باید بگم که فکر نکنن ما هر روز و شب از این برنامه ها داریم اینجاها؟ نخیر من یک نمونه اش شب و روز سگ دو میزنم واسه درس و دراوردن خرج زندگیم.
به همه اونهایی که در ایران در کنار خانواده هاتون هستین و لااقل جمعه ها در هم جمع میشید یا اگه دلتون گرفت یک دو ساعتی کنار هم هستید حسودی میکنم. قدرشو بدونید
من و دوستم و دوستام و دوستاشون و دوستان اونها و .... خلاصه اکثر ایرانی هایی که میشناسم میان.
کشتی ساعت هفت عصر حرکت میکنه و من شب کار بودم و هنوز هم سر کارم. حول و هوش ساعت یازده ظهر میرم خونه و آماده میشم. غذا هم با خومون درست میکنیم و میبریم. کلی ایرانی بازی. چاره ای نیست زندگی دانشجویی رو باید باهاش ساخت.
تازه من بدتر از اون باید کتاب دفترم رو هم ببرم و از اونجایی که کشتی فردا شش عصر برمیگرده اگه فرصتی یک ساعته پیدا کردم بشینم بخونم.
همه اونهایی که قصد مهاجرت دارن باید بگم که فکر نکنن ما هر روز و شب از این برنامه ها داریم اینجاها؟ نخیر من یک نمونه اش شب و روز سگ دو میزنم واسه درس و دراوردن خرج زندگیم.
به همه اونهایی که در ایران در کنار خانواده هاتون هستین و لااقل جمعه ها در هم جمع میشید یا اگه دلتون گرفت یک دو ساعتی کنار هم هستید حسودی میکنم. قدرشو بدونید